گرچه دیوان غزل را
سیلی از
قانون گرفتواژه واژه رنگ شعرم حالت افسون گرفتمانده ام تاخوشه ی انگورها شیرین شودتاشرابی کهنه تر از میوه ی میگون گرفتبارها دیدم نمادِ صلح و آرامش به نازبا ترنم تاجِ سبز از شاخه ی زیتون گرفتبر بلندی هایِ جولان زل زدم بر اورشلیمعزم جولان دادنم را دخترِصهیون گرفتبی گمان بادِ صبا در کوچه ی اردیبهشتبوسه های بیشمار از لالهی گُلگون گرفتعندلیب ازبویآویشن بهوجدآمدکه دوشدشتیازگلغنچهها را نغمهیِموزون گرفتپشت نیمکت سال ها بر روی میز مدرسهوقت لیلی را پیاپی نامهی مجنون گرفتآن که با انواع دارو اندکی درمان نشدآخر از طعم لب بانو عسل معجون گرفتعلی
قیصری عسل...
ما را در سایت عسل دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : asalpoemo بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 7 ارديبهشت 1402 ساعت: 15:18